جایی که در آن جامه های دوخته و نادوخته را نگه داری می کردند، رخت خانه، انبار البسه، برای مثال پشمینه پوش خرقۀ سالوس تا نسوخت / از جامه خانۀ کرمت خلعتی نیافت (کمال خجندی - لغتنامه - جامه خانه)
جایی که در آن جامه های دوخته و نادوخته را نگه داری می کردند، رخت خانه، انبار البسه، برای مِثال پشمینه پوش خرقۀ سالوس تا نسوخت / از جامه خانۀ کرمت خلعتی نیافت (کمال خجندی - لغتنامه - جامه خانه)
می خانه. میکده: عقل اگر در میانه کشته شود دیت از باده خانه بستانیم. خاقانی (از آنندراج). ما هم بباده همدم خاقانییم و بس کو راه باده خانه که جویای باده ایم. خاقانی
می خانه. میکده: عقل اگر در میانه کشته شود دیت از باده خانه بستانیم. خاقانی (از آنندراج). ما هم بباده همدم خاقانییم و بس کو راه باده خانه که جویای باده ایم. خاقانی
دهی است از بخش مرکزی شهرستان فومن. دارای 2373 تن سکنه، آب آن از رود خانه پسیخان و محصول عمده اش برنج، کنف وتوتون سیگار است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان فومن. دارای 2373 تن سکنه، آب آن از رود خانه پسیخان و محصول عمده اش برنج، کنف وتوتون سیگار است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)